یک کنجکاو!

مختصر نوشت هایی از یک کنجکاو...

درود!

برای صرفه‌جویی در وقت ارزشمندتان و استفادۀ بهتر و بهینه‌تر از مطالب وبلاگ، لطفاً از بخش موضوعات برای دسترسی به موضوع مورد علاقه‌تان استفاده فرمایید.

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «1کنجکاو» ثبت شده است

مروری بر کتاب ذهن کامل نو، A Whole New Mind، اثر دنیل پینک

« ذهن کامل نو؛ گذر از عصر اطلاعاتی به عصر مفهومی »

ذهن کامل نو

آقای دنیل اچ. پینک که به اعلام نشریه کسب و کار هاروارد در سال 2011 به عنوان یکی از 50 متفکر مدیریت جهان معرفی شده است و کتابی دیگری از او با نام «انگیزه: راهکاری نو برای خلق دنیایی نو» را پیش‌تر بررسی کردیم.

پینک در کتاب ذهن کامل نو که در سال 2005 نوشته شده است به ارائه پیش‌بینی از دنیای آینده در عصری دیگر پرداخته و نوید داشتن عصری مفهومی را می‌دهد. اما منظور او از عصر مفهومی چیست؟ و تفاوت‌های آن با عصر اطلاعاتی چیست؟ لازمه‌ی همراهی از این گذر از عصر اطلاعاتی و به عصر مفهومی چیست؟

او در ابتدای کتاب دو مفهوم راست مغز و چپ مغز را معرفی کرده و با ارائه نتایج آزمایش‌های انجام شده و تحقیقات پژوهشگران ویژگی‌های هر کدام و رفتار افراد چپ مغز و راست مغز را تشریح می‌کند. (در تصویر زیر از سایت دنیای روان‌شناسی مواردی مشاهده می‌شود)


نیمکره راست و چپ مغز


پینک معتقد است دنیای کنونی (در سال 2005)، دنیایی است که منحصر به سمت چپ مغز و تفکر منطقی شده است، اما در عصر پیش‌رو دیگر رقابت تنها با این تفکر قابل انجام نیست. کارهایی صرفاً منطقی که توسط ماشین حساب‌های پیشرفته، کامپیوتر و هوش مصنوعی به صورت خودکار قابل انجام است کلمات کلیدیو یا قابل برونسپاری به کشورهای آسیایی (مثل چین و هند (در نظر بگیرید که این کتاب در آمریکا نوشته شده است!)). همچنین دنیایی که در آن محصولات و کالاها فراوانند، دیگر رقابت تنها سر کارایی محصولات و خدمات کارگشا نخواهد بود.

عصر پیش‌رو از نظر دنیل پینک، رویکردی مبتنی بر تفکر راست‌مغز دارد. او شش حس را معرفی کرده که ما را در عصر مفهومی همراهی می‌کنند:

  1. طراحی: مردم دیگر فقط برای عملکرد پول نمی‌دهند، محصولاتی انتخاب می‌شوند که خلاقانه‌تر و زیباتر طراحی شده باشد. شاید یکی از بهترین مثال‌هایی که در این مورد می‌توان زد تفاوت محصولات اپل با محصولات مشابه (از نظر امکانات) دیگر برندها دارد. (در این مورد کتاب تفکر طراحی از انتشارات آریانا قلم را برای مطالعه پیشنهاد می‌کنم)
  2. داستان: غالباً داستان‌ها بسیار بیشتر از اعداد و ارقام در خاطر ما می‌ماند. ما معمولاً داستان‌های برندها را بیشتر به خاطر داریم. شاید داستان را بتوان به نوعی روح کسب و کار نامید! (در این مورد هم کتاب داستان‌سرایی سازمانی را به شما پیشنهاد می‌کنم)
  3. همنوایی: برای بهبود کسب و کار در عصر جدید، نیاز به ترکیب موضوعات مختلف داریم و تنها تمرکز بر بحث‌های تخصصی ما را در رقابت به جایی نخواهد رساند. وجود هماهنگی و همنوایی بین کارکردهای یک محصول می‌تواند باعث موفقیت شود.
  4. همدلی: وجود احساسات و همدلی کردن با مشتریان از الزامات و نقاط تمایز در عصر مفهومی خواهد بود. حتی داستانی از پزشکانی که با همدلی کردن با بیمارانشان توانستند بیماری آن‌ها را بهتر تشخیص دهند یا به بهبود آنها کمک کنند در این فصل شنیدنی است. اینکه یادمان باشد مشتری چه می‌خواهد و از دریچه نگاه و خواسته‌ی او بنگریم.
  5. بازی: استفاده از بازی (و گیمیفیکیشن) در افزایش سطح درگیری مشتریان و مصرف‌کنندگان، بازاریابی و فروش و حتی روابط با منابع انسانی از موضوعات داغ و مطرح دنیای کنونی است. چیزی که دنیل پینک در سال 2005 به آن اشاره کرده است. (برای مطالعه بیشتر پیرامون گیمیفیکیشن و استفاده از بازی در کسب‌وکار مطالعه مطالب سایت آقای گیمیفیکیشن را پیشنهاد می‌کنم)
  6. معنا: دیگر افراد تنها به دنبال کسب سود مالی نیستند، بلکه در جستجوی معنا در زندگیشان هستند. (پیرامون معنا، مطالب زیادی در پست معرفی کتاب انگیزش (Payoff) از دن ارییلی آوردم که دیگر تکرار آن‌ها لازم نیست)

همچنین در این کتاب او معتقد است برخی از کسب و کارهای سنتی دیگر در آینده نخواهد بود و جای خودشان را به پلتفورم‌ها و رویکردهای متناسب با عصر مفهومی خواهند داد.


به طور کلی، هسته‌ی اصلی کلام این کتاب در این است که بیشتر به نیمکره‌ی راست مغزمان بها بدهیم و سعی کنیم این شش حس را تمرین کنیم، در همین راستا در انتهای هر فصل، پس از معرفی هر حس، تمریناتی برای پرورش آن معرفی شده است.


من این کتاب را با ترجمه امیررضا رحیمی و چاپ انتشارات کندوکاو مطالعه کردم و به شما هم مطالعه این کتاب را پیشنهاد می‌کنم.

  • ۰ پسندیدم
  • ۳ نظر
    • مصطفی سپهریان
    • دوشنبه ۱۳ فروردين ۹۷

    دید اقتصادی: داستانی جذاب برای آموختن اقتصاد

    دید اقتصادی

    📚 مفاهیمی که از طریق داستان‌ها گفته می‌شوند، غالباً بیشتر در خاطر مانده و نهادینه می‌شوند. شاید شما هم مثل من همواره دوست داشتید بیشتر با مفاهیم اقتصادی آشنا شوید و کلیدواژه‌های آن را بهتر بشناسید؛ در این صورت مطالعه کتاب دید اقتصادی، داستانی جذاب برای آموختن اقتصاد نوشته پیتر دی شیف و اندرو جی شیف و ترجمه سهیند حمزه‌ئی را پیشنهاد می‌کنم، این کتاب با جلدی جذاب و چاپی عالی از انتشارات وزین آریانا قلم قابل تهیه کردن است.

    📄 داستان از یک جزیره کوچک با سه نفر عضو جزیره شروع شده و کم کم اقتصاد و زندگی مدرن در آن شکل می‌گیرد. به خوبی برخی مفاهیم اقتصادی در داستان معرفی شده و در پایان هر بخش از کتاب چکیده‌ای وجود دارد که همان مفاهیم گفته شده در داستان را، در واقعیت هم بررسی می‌کند.

    در کتاب به اصول مکتب اتریشی اقتصاد هم پرداخته شده و ضعف‌های از نگاه جریان‌های کینزین را در قالب داستان شرح می‌دهد.

    داستان از تولید یک ایده شروع شده و با تسهیم ثرویت بین اعضای جزیره، با مفاهیم سرمایه‌گذاری، وام و عرضه و تقاضا و رشد اقتصاد ادامه پیدا می‌کند. در بخش بعدی کاربردهای مختلف اعتبار شرح داده شده و با وام‌های تجاری، مصرفی و ضروری آشنا می‌شویم. در فصل‌های بعدتر اقتصاد گسترش یافته، افراد بیشتری به جزیره می‌آیند و تمدنی جدید شکل می‌گیرد. کم کم بانک‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر قد علم می‌کنند و به مرور یک جمهوری و دولت ظهور پیدا می‌کند. با وارد شدن دولت و سیاست‌مداران به اقتصاد، رنگ و بوی عدم صداقت به اقتصاد افزوده می‌شود و کم کم این وارد شدن جزیره به سمت سقوط اقتصادش می‌باشد.


    ✏️ وقتی مطالعه کتاب را شروع کردم به قدری جذب روایت جذاب و ترجمه‌ی شیوا و گیرای آن شدم که در همان روز تمامش کردم! پیشنهاد می‌کنم حتماً قسمتی از بخش اول آن را که در سایت آریانا قلم گذاشته شده مطالعه بفرمایید و اگر مایل بودید آنرا تهیه کنید و استفاده کنید.

    ✏️✏️ توضیحات بسیار کامل و جامعی مترجم محترم و نویسنده‌ی کتاب در اول کتاب آورده‌اند که مطالعه آن قبل از خرید یا شروع کردن کتاب بسیار لازم و جذاب است به نظرم! این توضیحات از سایت آریانا و این صفحه قابل دسترسی است.

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • مصطفی سپهریان
    • چهارشنبه ۲۵ بهمن ۹۶

    مروری بر کتاب Growth Hacker Marketing، بازاریابی هکر رشد

    نسل جدید برندهای میلیارد دلاری بدون هزینه کردن حتی یک ده سنتی در "بازاریابی سنتی" بنا شده است.
    آن‌ها یک استراتژی جدید داشتند:
    هک رشد (Growth Hacking)
    و به خوبی هم کار کرد!

    بازاریابی هکر رشد

    آقای رایان هالیدی (Ryan Holiday) نگارنده کتب پرفروش Trust Me, I'm Lying، The Obstacle Is the Way، Ego Is the Enemy و برخی کتب دیگر پیرامون بازاریابی فرهنگ و شرایط انسانی است. کارش به 28 زبان ترجمه شده و در نشریات مختلف ازش یاد شده است. شرکتش در زمینه‌های بازاریابی و بخصوص تبلیغات و بازاریابی اثرات موزیسین‌ها و نویسندگان مختلف دنیا و تبدیل آن‌ها به پرفروش‌ترین‌ها فعالیت داشته است.

    او در کتاب بازاریابی هکر رشد: آینده روابط عمومی، بازاریابی و تبلیغات به معرفی آشنایی خودش با مقوله هک رشد پرداخته و سپس خواننده کتاب را با مدل ذهنی هکر رشد آشنا می‌کند. این کتاب خلاصه و مفید (با حجم کم، حدود 60 70 صفحه) نشان می‌دهد که چگونه بازی بازاریابی برای همیشه تغییر کرده است. مدل ذهنی هکر رشد را نمایش می‌دهد و مجموعه‌ای از قوانین جدید و اطلاعات ضروری را مهیا می‌کند.

    کتاب جدید رایان هالیدی، توسط برخی از بزرگان و افراد با سابقه هک رشد، کارآفرینان موفق سیلیکن ولی و نویسندگان کتب بازاریابی به عنوان کتابی مفید و لازم برای خواندن معرفی شده است.

    مدل ذهنی هکر رشد چیست و چگونه هکر رشد شویم؟

    هالیدی در کتابش چهار نکته را مورد بررسی قرار می‌دهد که یک هکر رشد باید حتما آن‌ها را رعایت کند:
    1- داشتن تناسب محصول/خدمت و بازار (PMF)
    این مهمترین و اولین نکته است که هک رشد با آن شروع می‌شود! یعنی اول شما باید محصولی داشته باشید که برای بازار مناسب باشد و مشتریان خواستار آن باشند. رایان معتقد است از مهمترین تفاوت بازاریابی هک رشد نسبت به بازاریابی سنتی همین نکته است! در بازاریابی سنتی غالباً بازاریابان به دنبال فروش محصولشان (بزور!) به دیگران هستند، شاید محصولاتی که خیلی تناسبی برای بازار ندارد!

    پس به عنوان اولین کار باید شما محصولی مناسب با خواسته‌ها و نیازهای بازار خلق کنید و تنها راه رسیدن به این محصول کار کردن روی محصول و تست کردن مداوم آن است (در همین زمینه شما را به مطالعه کتاب فاخر Lean Startup اثر Eric Reis دعوت می‌کنم). مثال‌هایی از بازار نگارش و نشر کتاب و همچنین Airb&b هم در این فصل دیده می‌شود.

    2- هک رشدتان را بیابید!

    هک رشد از یک روش تست-و-یادگیری برای یافتن محصولی که ارزش بازاریابی داشته باشد استفاده می‌کند. اما وقتی محصولی را با PMF خوب هم پیدا کردید باید بازارش را پیدا کنید. در این مرحله باز هم به روش تست-و-یادگیری نیاز دارید، اما این برای شیوه‌ی بازاریابی مورد نظر!
    باید شیوه‌های مختلف بازاریابی، تبلیغات و روابط عمومی را اجرا کنید، نتیجه‌اش را بررسی کنید و در صورتی که روش مناسبی برای شما نیست به سراغ روش دیگری بروید تا در نهایت بهترین روش رشد بازارتان را پیدا کنید (در این مورد هم مطالعه کتاب Traction اثر Gabriel Weinberg و Justin Mares را پیشنهاد می‌کنم تا با مدل چشم گاو (هدف) معروف آن‌ها در مورد جذب بیشتر، آشنا شوید). مثال این فصل هم روش Uber در جذب کاربران بیشتر توسط روابط عمومی خلاقانه است.

    3- ویروسی (وایرال) شوید!

    وایرال شدن آرزوی هر بازاریاب است، با این وجود علم ساده‌ای برای وایرال شدن محصولات وجود دارد. مشتریان خوشحال صحبت می‌کنند و در صحبت‌هایشان شما را به دیگران معرفی می‌کنند. اگر به دنبال وایرال شدن محصولتان هستید پس محصولی را ایجاد کنید که انتظارات مشتریان را برآورده سازد و تا آن‌ها مشتاقانه در مورد شما با دیگران صحبت (تبلیغات دهان به دهان) کنند.

    صبر کنید! اینجا هم هکی برای ویرال شدن وجود دارد. بازاریابان با استفاده از افراد تأثیرگذار در هر بازار (Infeluencers) می‌توانند این وضعیت را تسریع ببخشند. یا حتی از برنامه‌های بازاریابی ارجاعی (Preferal Marketing) برای معرفی شدن توسط دیگران استفاده کنند. مثال این فصل هم DropBox و برنامه بازاریابی ارجاعی قشنگش است، و البته نمونه‌ی ایرانی آن را در برنامه‌های تبلیغاتی اسنپ و تپ‌سی دیده‌ایم (اگر می‌خواهید در مورد موضوع این فصل تخصصی‌تر مطالعه کنید، کتاب Contagious (مسری) اثر Jonah Berger و کتاب Purple Cow (گاو بنفش) اثر Seth Godin را به شما پیشنهاد می‌کنم).

    4- حفظ و بهینه‌سازی

    هک رشد یک تلاش برای تنها یک بار نیست! برای رشد یک برند، شما تنها به مشتریان جدید نیاز ندارید، بلکه باید مشتریان قدیمی را هم حفظ کنید تا علاوه بر برگشت خودشان، دوستانشان را هم بیاورند. پس از منظر یک هکر رشد، حفظ مشتری (Customer Retention) می‌تواند بهترین استراتژی نگهداری مشتریتان (Customer Acquisition Strategy) باشد. به این دلیل است که 5% رشد در نگهداری (retention) عموماً می‌تواند 30% رشد در بازدهی را به همراه آورد.

    به همین دلیل است که برندهای با رشد بالا مثل Uber بر نوآوری ثابتی که تجربه‌ی مشتریان و ROI شرکت را بهینه کند تمرکز می‌کنند.


    در کل مطالعه این کتاب که حجم بالایی هم ندارد، آشنایی اولیه خوبی با مقوله هک رشد ایجاد می‌کند و خواندن آن را به تمامی دوستان عزیز فعال در حوزه‌های بازاریابی و کارآفرینی پیشنهاد می‌کنم.

    لازم به ذکر است که این کتاب توسط آقای محمد حسین علمدار ترجمه شده و انتشارات نشر نوین مسئولیت چاپ و توزیع آن را به عهده گرفته است. (لینک کتاب در سایت نشر نوین)


    همچنین اگر به مبحث هک رشد علاقه پیدا کردید، پیشنهاد می‌کنم حتما مجموعه فایل‌های صوتی رادیو رشدینو را که امیرحسین ثقه‌الاسلامی و سهراب مستقیم عزیز و مهمانان محترمشان در شنوتو انتشار میدهند را بشنوید و لذت ببرید و صد البته کامنت بگذارید. :)

  • ۱ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • مصطفی سپهریان
    • جمعه ۲۴ آذر ۹۶

    خانه هوشمند چیست؟

    مقاله ای تحت عنوان خانه هوشمند چیست در سایت سلام ساختمان نوشتم:

    و فیلمی شامل توضیحات مقدماتی در آپارات گذاشتم:

    خانه هوشمند چیست؟
  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • مصطفی سپهریان
    • جمعه ۱۱ فروردين ۹۶

    معرفی کتابخانه ای برای مد PDU در GSM

    * مطلب زیر را برای پاسخ در یکی از گروه های الکترونیکی تلگرام نوشتم، و در اینجا نیز به اشتراک میگذارم.


    یک برنامه ساده و خوب برای Encode و Decode پیام های #PDU و Text - - - #سیم #Sim

    http://www.masterminds.sk/?p=166

    پ.ن: از توابع و کتابخونه های استاندارد C استفاده شده، روی AVR ممکنه کمی سنگین عمل کنه اما روی میکروهای ARM خیلی خوب و راحت جواب میده. (من با F103RBT6 کار کردم)

    پ.ن2: داخل Keil چون ssize_t (که نسخه علامتدار size_t هست) رو نمیشناسه، من بجای -1 مثلاً 0 رو برگردوندم که بتونم از size_t استفاده کنم. (تابع sms_write)

    پ.ن3: تابع bzero از توابعیه که در کمپایلرهای گنو/لینوکسی موجوده و در Keil نمیشناسه. کار این تابع نوشتن 0 در رشته است. (خالی کردن رشته)؛ بجای اون از تابع memset استفاده کنید به صورت:
    memset(sms,0,sizeof(sms_t));

    پ.ن4: بعضی جاها در کد به اشتباه بجای telnum_length نوشته شده  sender_length که اصن از اعضای ساختار sms_t نیست. این رو هم اصلاح کنید.

    پ.ن5: کتابخونه/کدهای معرفی شده نمونه ی ساده ای هستن که با دقت در اونها و کمی ویرایششون میتونین نسخه های شخصی سازی شده و حرفه ای تری رو بنویسین خودتون.

    پ.ن6: اگه از AVR استفاده می کنید و سرعتش راضیتون نمیکنه، بجای استفاده از این کتابخونه میتونین با شیفت دادن Bit ها و البته قبلش خوندن کامل اصول کاری PDU بنویسین.



  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • مصطفی سپهریان
    • سه شنبه ۷ ارديبهشت ۹۵

    استراتژی گربه؛ ارتباط با مشتری

    استراتژی گربه

    فرض کنید در محله شما دویست خانه وجود دارد، و محله شما قلمرو زندگی پنج گربه است. فرض کنید که شما یک جوجه کوچولو برای فرزندتان خریده اید و آن جوجه را در حیاط رها می کنید.

    برای چند دقیقه وارد ساختمان می شوید و چشم از جوجه بر میدارید!

    احتمالا هنگام بازگشت به حیاط اثری از جوجه نخواهید یافت و جوجه بیچاره توسط یکی از گربه های محل ربوده شده و نوش جان خواهد شد.

    جالب اینجاست که اگر در هریک از خانه های محل هم در نگهبانی از جوجه ها کوتاهی شود، ظرف چند دقیقه سرنوشت جوجه همان است که بود!

    در حقیقت و به عبارت ساده تر گربه های محل، همواره تمامی قلمرو خود را بصورت تمام وقت رصد می کنند و هیچ تغییر مرتبط با حوزه فعالیت آنها از چشمان تیزبین گربه ها مخفی نخواهد ماند.

    یعنی گربه ها طی یک برنامه منظم و مدون همواره ما را زیر نظر دارند و خیلی اوقات که ما تصورش را هم نمی کنیم ساکت و آرام از لای شاخ و برگ گیاهان یا روی دیوار نظاره گر ما هستند.

    استراتژی گربه ها ، حضور دائم است و شاید این استراتژی یکی از دلایل بقای این پلنگ های خانگی است.

    بی تردید الگوی استراتژی گربه می تواند در مارکتینگ هم مورد توجه قرار گیرد.

    گربه ها به دلیل اینکه در یک خانه هیچ وقت جوجه ای را ندیده اند ، آن خانه را از لیست بازبینی خود حذف نمی کنند ، برای آنها هر خانه در هر زمان یک شکارگاه بالقوه است و در روز چندین و چند بار به آنجا سر می زنند .

    ترجمه این عمل گربه ها در زبان بازاریابی یعنی:

    هر شخص حقیقی یا حقوقی می تواند همواره برای شما امکان ایجاد یک بازار جدید را فراهم کند.

    پس به دلیل اینکه مدتی است از شما خرید نکرده است او را از لیست مشتریان خود حذف نکنید و ارتباط خود را با او حفظ کنید.


    لطفا از این پس وقتی چشمتان به چشمان گربه محله افتاد ، به چشمان او خیره شوید ، حتما متوجه برق شیطنتی که در چشمان اوست خواهید شد.

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • مصطفی سپهریان
    • دوشنبه ۱۸ خرداد ۹۴