جک ولچ رئیس و مدیرعامل شرکت جنرال الکتریک بود. او در ارائهی استراتژیهای مهم تجاری در دو دههی اخیر پیشگام بوده است. ما امروزه از این استراتژیها به عنوان بخشی از روش پیشرفت در تجارت استفاده میکنیم. وقتی او در سال 1981 مسئولیت را در جنرال الکتریک به عهده گرفت، شرکت تنها 25 بیلیون دلار فروش سالیانه داشت. در حالی که در سال 1999 فروش جنرال الکتریک به مرز 112 بیلیون دلار رسید. سود شرکت در سال 1981 حدود 1.5 بیلیون دلار بود و ولچ این میزان را در سال 1999 به 11 بیلیون دلار افزایش داد. رسیدن به این موفقیت امری تصادفی نبود. ولچ برای رسیدن به این ارقام کارهای زیادی را به نحوه شایسته انجام داد.
روشهای مدیریت برای رسیدن به مرز رقابت
1. قدرت تغییر را مهار کنید.
تغییر را بپذیرید. آندسته از رهبران تجاری که تغییر را دشمن خود میپندارند در کارشان شکست میخورند. تغییر یک امر دائمی است و رهبران تجاری موفق باید بتوانند محیط تجاری دائما در حال تغییر را پیشخوانی کنند.
به کارمندان خود تفهیم کنید که تغییر هیچگاه به پایان نمیرسد. به همکاران خود بیاموزید که به تغییر به عنوان یک فرصت نگاه کنند. چالشی که با کار سخت و تیزهوشی قابل حل است.
آماده باشید تا برنامهی کاری خود را بازنویسی کنید. ولچ همواره مدیران و کارکنانش را تشویق میکرد برای بازبین برنامهها و ایجاد تغییرات لازم در آنها آماده باشند.
2. با واقعیت مواجه شوید.
واقعیت را درک کنید. رهبران تجاری که از واقعیت فرار میکنند محکوم به شکست هستند.
براساس واقعیت سریع عمل کنید. کسانی که واقعیت را حقیقتا درک کرده باشند نمیتوانند در همان مقطع توقف کنند. آنها باید روشهای تجاری خود را به گونهای تنظیم کنند که آن واقعیت را منعکس کند و این کار را باید با سرعت انجام دهند.
روش خود را در تجارت تغییر دهید. ولچ میگوید، اگر چشم خود را به روی واقعیت ببندید با شکست مواجه خواهید شد. با واقعیت روبهرو شوید تا یک موقعیت ناخوشایند به شرایط ایدهآل تبدیل شود.
3. دخالت کمتر، مدیریت بهتر
کمتر مدیریت (دخالت) کنید. به مدیران خود بیاموزید کمتر ( در امور زیردستان خود) دخالت کنند هرچند ممکن است برای دخالت بیشتر تعلیم دیده باشند.
حسن اعتماد را به آنها القاء کنید. با کارمندان محترمانه رفتار کنید و حس اعتماد را در آنها ایجاد نمایید.
از سر راهشان کنار بروید. کارکنان نیاز به نظارت دائمی ندارند. بگذارید کارشان را انجام دهند. از نتایج حاصله متعجب خواهید شد.
بر ایجاد بینش تاکید کنید نه بر (افزایش) نظارت. دخالت کمتر به مدیران این فرصت را میدهد که افکار بزرگ در سر بپرورانند و به ایدههای جدید در جهت منافع تجارت دست یابند.
4. ژرفنگری را در کارمندان ایجاد کنید و از سر راهشان کنار روید.
تجارت امری ساده است. پیچیدگیها وقتی به وجود میآید که افراد از داشتن اطلاعات اساسی و حیاتی محروم شوند.
پنج سوال اساسی را همیشه در ذهن داشته باشید. محیط رقابتی جهانی اطراف شما در چه شرایطی است؟ در سه سال اخیر، رقبای شما چه کردهاند؟ در طول همین مدت، شما چه کردهاید؟ شیوهی رقابت آنها با شما در آینده چگونه خواهد بود؟ چه طرحهای برای پشت سر گذاشتن آنها دارید؟
مدیریت یعنی توجه بهینه به افراد و منابع. افراد مناسب را در مشاغل مناسب بگمارید، آنچه را که لازم دارند در اختیارشان قرار دهید و سپس از سر راهشان کنار بروید.
مدیران با ژرف نگری هدایت میکنند. مدیران باید دیگران را تشویق کنند با نیروی ژرف نگری (دستورات را) به کار بندند.
5. از دنبال کردن یک ایدهی محوری پرهیز کنید؛ در عوض، فقط چند هدف واضح و کلی را به عنوان راهبردهای تجاری در نظر بگیرید.
چارچوبی کلی برای گروه خود تنظیم کنید. سعی کنید برای هر موقعیت طرحی با جزئیات کامل داشته باشید.
معیارهایی را به وجود آورید که با دیدگاه کلی شرکت هماهنگ باشد. معیار باید منعکس کننده دیدگاه، فرهنگ و اهداف سازمان باشند.
اطمینان حاصل کنید که جایی برای مانور باشد. معیارهای اصلی باید ثابت باشند، اما راهبردها ممکن است لازم باشد با توجه به محیط رقابتی تغییر کنند.
6. کارمندانی تربیت کنید که با اصول وموازین شرکت همسو باشند.
اگر به کارمندان بیشتر مسئولیت بدهید، آنها تصمیمهای بهتری میگیرند. با دادن مسئولیت بیشتر به کارمندان، سازمان خود را بارآورتر کنید.
کارمندانی تربیت کنید که اصول و موازین را در شرکت پاس میدارند، حتی اگر اعداد و ارقام خوبی (را از حیث تولید) به دست نمیآورند. در صورت ادامهی بیثباتی در اعداد و ارقام مربوط به آنها، انتصاب مجددشان را در نظر داشته باشید.
کارمندانی را که در حفظ اصول و موازین شرکت نمیکوشند حذف کنید حتی اگر اعداد و ارقام خوبی (را از حیث تولید) از خود بروز میدهند. درست است که این کار دشوار است اما ضروری است.
7. در جستجوی راههایی باشید تا ایجاد فرصت کنید و رقابتیتر شوید.
ولچ از همان ابتدا انگشت خود را بر نبض محیط رقابتی گذاشت. متغیرهای عمدهای را که ایجاد فرصت میکنند و برای تجارت شما چالش محسوب میشوند به دقت زیر نظر داشته باشید.
به علت غایی وجود پدیدهها توجه کنید. منابع و سرمایهها را در اختیار دارند، شرکتهای بیرونق را اصلاح کنید و واحدهای تجاری غیر رقابتی را کنار بگذارید.
همیشه با یک ایده شروع کنید. بدون داشتن یک ایدهی واضح در مورد اینکه یک تغییر تا کجا خواهد انجامید، هیچچیز عوض نمیشود. جسورانهترین ایده ممکن است بهترین بینش باشد.